واژه ی نوآوری
واژهی نوآوری نخستین بار توسط ژوزف شومپیتر تعریف شد. او نوآوری را با توسعه اقتصادی مرتبط دانست و آن را به عنوان ترکیب جدیدی از منابع مولد ثروت، معرفی كرد. لازم به توضیح است نوآوری پدیدهای نیست که فقط یکبار رخ دهد، بلکه فرآیندی مستمر و متشکل از فرآیند تصمیمگیری سازمانی در تمام مراحل، از توسعه ایده جدید تا کاربردی شدن آن است. امروزه نوآوری، فرآیندی تعاملی برای حل مشکل و یادگیری تعریف میشود.
عواملی نظیر کاهش سطح دسترسی به منابع، تشابه و کم شدن عمر استراتژیها، حفظ جوانی و چالاکی، رقابت در بازارهای جهانی و … باعث روی آوردن سازمانها به نوآوری و خلق ایدههای انقلابی شدند.
هر چند که نوآوری میتواند در محصول، خدمت، فناوری، پارادایم و… رخ دهد، اما نوآوری استراتژیک به مفهوم رقابت در صنعت موجود است که ارزشهای مشتری را مجدداً تعریف کرده و ارتقا میبخشد.
دراکر با پیروی از تیلور میگوید: مدیریت نوآوری شامل کاربرد دانش هنگام کار دانشگران در محدودهای شفاف است. در اکثر مقالات مدیریت نوآوری را بسیار نزدیک به مدیریت دانش میدانند. اما باید در نظر داشت نوآوری لزوماً بهمعنای بهکارگیری جدیدترین تکنولوژیها نیست، بلکه تمرکز شرکتها روی شیوههای تفکر و یافتن راههای خلاقانه است.
در تعریفی بهتر باید گفت مدیریت نوآوری عبارت است از مجموعهای از تلاشهای هدفمند و نظامیافته که به منظور فراهمسازی زمینههای بروز خلاقیت و نوآوری در سازمانهای اجتماعی و محیطهای کسب و کار و پیاده سازی و تبدیل آنها به کالاها و خدمات نوین و مبادلهی آنها با ارزشهای اقتصادی و پولی صورت میپذیرد.
استفاده درست از تکنیکهای مدیریت نوآوری قابلیت شرکتها را در معرفی تکنولوژیهای جدید افزایش میدهد.
نوآوری باز چیست؟
اخیرا در دنیا توجه زیادی به مفهوم نوآوری باز شده است. آقای چسبرو کسی بود که این کلمه را اولین بار بکار برد، او این مفهوم را اینگونه در کتابی با همین عنوان توضیح داده است. امروزه شرکت ها در حال گذار از نوآوری بسته به نوآوری باز هستند تا به روش های بهتر و بازتری به نوآوری دست پیدا کنند.
به طور سنتی فرآیندهای ایجاد کسب و کارهای جدید و بازاریابی محصولات جدید در درون مرزهای یک شرکت و معمولا در قالب یک واحد تحقیق و توسعه رخ می داد.
میشه گفت نوآوری باز یک پارادایم است که فرض میکند شرکت میتواند و باید از ایدهها و مسیرهای داخلی و خارجی به بازار، بهعنوان وسیلهای برای سرعت بخشیدن و بهبود فناوری و نوآوری محصول خود استفاده کند. این مدل بر ضرورت رهاسازی ایدهها برای خروج از شرکت با هدف درآمدزایی بیشتر و همچنین ورود ایدههای نوآورانه (هم از جنس محصول، هم از جنس مدل کسب و کار) به شرکت تاکید میکند.
اما برقراری توازن بین این دو و نیز یافتن سازوکارهای مناسب برای چنین شرایطی بسیار دشوار است. کما اینکه اگر مدیری از نوآوریهای پرخطر پشتیبانی کند و آن نوآوری شکست بخورد، آینده شغلی وی به شدت آسیب میبیند. درحالی که اگر مدیر جلوی نوآوریهایی را بگیرد که میتوانستند پیروز باشند، پیامدهای منفی این کار برایش بسیار کمتر خواهد بود.
مدل نوآوری باز تلاش میکند تا هر دو نوع خطای کشتن نوآوری برنده و پشتیبانی از نوآوری بازنده را کمینه کند و جهانی را بشارت میدهد که در آن نمیتوان از رفتارهای محافظهکارانه که باعث خاک خوردن نوآوریهای بزرگ در قفسهها میشود، پشتیبانی کرد.
نوآوری باز شرکتها را دعوت میکند تا در کسب و کار خود از ایدهها و فناوریهای بیرونی بیشتر بهره ببرند و به دیگر شرکتها هم اجازه بدهند، از ایدههای نوآورانهی آنها بهرهمند شوند تا از این طریق بتواند ریسکها و هزینهها را مدیریت کنند و به روند پیشرفتهای فنی خود سرعت ببخشد.
رویکردهای نوآوری باز
- فرايند بيرون به درون: غنی ساختن دانش سازمان از طريق بهرهگيری از منابع بيرونی دانش مرتبط (تأمينكنندگان، مشتريان، رقبا و دانشگاهها). اين فرآيند میتواند از طريق شناسايی و جذب منابع بيرونی ايدهها، ميزان نوآوری سازمان را ارتقا دهد.
- فرايند درون به بيرون: اين فرايند به كسب سود از طريق روانه كردن ايدههای درونی به بازارها، فروختن مالكيت فكری و تجاریسازی فناوریها از طريق انتقال ايده به محيط خارجی اشاره دارد. شركتهایی كه فرايند درون به بيرون را به كار میگيرند، بر بيرونی ساختن دانش درونی به منظور تجاریسازی سريعتر ايدهها تمركز دارند.
شبكهسازی خارجی
شبكه خارجی متشكل از سازمانها و شركتهایی است كه در انتقال دانش و فناوری به روشهای رسمی و غيررسمی در قالب شبكه مشاركت دارند. اين قابليت ارتباطی موجب میشود شركت روابط غيررسمی و تعاملاتی با ساير شركتها در صنايع و فناوریهای ديگر و همچنين رقبا برقرار كند.
اين قابليت همچنين منجر به مشاركت و همكاریهای تحقيقاتی با دانشگاهها و موسسات تحقيقاتی میشود.
ميانجیها يا واسطههای نوآوری
در سالهای اخير، بازارهای اينترنتی برای واسطههای نوآوري، اهميت زيادي پيدا كردهاند. بازارهاي اينترنتي آنلاين يا الكترونيك كه بستر لازم براي تبادل دانش و فناوري ميان خريداران و فروشندگان مختلف را فراهم ميسازد، نوعي از واسطههاي نوآوري هستند كه نقش مهمي در تبادل فناوري و آشنايي شركتها با هم بازي ميكنند.
توانمندى جذب
هنگامى كه شركتها ساختار خود را براى حركت به سمت نوآورى باز تغيير ميدهند، دانش خارجى هم بايد سازماندهى و با ساختار و فرهنگ سازمان تطابق يابد. توانايى جذب از فرايندهای تحقيق و توسعه داخلی منتج میشود و همچنين از محيط خارجی نيز تأثير ميپذيرد.
مدل كسب و كار باز
مدل كسب و كار شركت نشاندهنده منطق ايجاد ارزش برای ذينفعان و خلق مزيت رقابتی و سود برای شركت است. شركتها نياز به تطبيق مدل كسب و كارشان با نوآوری باز دارند. در نوآوری باز، يك شركت با تأمينكنندگان و مشتريان فناوری برای بهبود ظرفيتهای نوآوری داخلی خود يا گسترش بازار برای خارج كردن نوآوریهای داخلی همكاری میكند.
هوشمندی فناوری
عبارت است از پایش و رصد محیط به منظور جمعآوری، تحلیل، انتشار و کاربرد اطلاعات فناورانه در راستای بهبود فرآیندهای برنامه ریزی و تصمیم گیری در حوزهی سازمان. در این زمینه پورتر نیز به اهمیت داده کاوی اشاره کرده است.
ابعاد انسانی نوآوری باز
نوآوری باز بستگی به حمايت از طرف مديريت ارشد سازمان دارد. جنبههای انسانی نوآوری باز نظير رهبری، اعتماد، انگيزش و فرهنگ كه توجه و يا بياعتنایی به آنها تأثير چشمگيری در گذار موفق و ناموفق سازمان از نوآوري بسته به نوآوري باز دارد. بدون حمایت مدیران ارشد نوآوری باز در حد یک شعار در سازمان باقی میماند. گرایش مدیران و سازمانها به درونگرایی یکی از عوامل عدم رشد نوآوری باز در ایران است.